بسم الله الرحمن الرحیم
«اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالْأَقْذَارِ وَ صَبِّرْنِی فِیهِ عَلَی کَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ وَوَفِّقْنِی فِیهِ لِلتُّقَی وَصُحْبَةِ الْأَبْرَارِ بِعَوْنِکَ یا قُرَّةَ عَینِ الْمَسَاکِین»
«ای خدا در این روز مرا از پلیدی و کثافات پاک ساز و بر حوادث خیر و شر قضا و قدر صبر و تحمل عطا کن و بر تقوی و پرهیزکاری و مصاحبت نیکوکاران موفق دار به یاری خودت ای مایه شادی و اطمینان خاطر مسکینان. »
به گزارش ایسنا، آیتالله مجتهدی تهرانی در ابتدای شرح دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان، ضمن توصیه به خواند دعای «مجیر» در روزهای ۱۳، ۱۴ و ۱۵ ماه مبارک، درباره مضامین بلند عرفانی و آمیزههای عمیق ادعیه اسلامی میگوید: دعا تنها برای دستیابی به ثواب نیست، بلکه اصل دعا خواندن برای رسیدن به کمال است.
این مجتهد فقید در شرح «اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالْأَقْذَارِ» میگوید: در این دعا از خدا میخواهیم ما را از کثافات پاک کند. منظور از «کثافات»، چرک گناه و معصیت است. انسان اگر اهل معصیت باشد، بوی بدی به خود میگیرد و اگر مؤمن باشد، خوشبو خواهد بود. «اویس قرن» هنگامی که به ملاقات پیامبر (ص) آمده بود، فضای خانه رسولالله (ص) را معطر کرده بود و فردای آن روز که پیامبر (ص) به خانه خویش باز گشت، فرمود: «إِنِّی لَأَجِدُ نَفَسَ الرَّحْمَنِ مِنْ جَانِبِ الْیمَن»، یعنی پیامبر (ص) رایحه خوش اویس را استشمام کرده بود.
وی در ادامه با تأکید بر برطرف کردن بوی تعفن روح میافزاید: در حال حاضر زمانه به گونهای است که طهارت واقعی نداریم و همهچیز شبههناک است. در طول سال انواع غذاهای حرام و شبههناک را خوردهایم و «ماه رمضان» فرصتی برای شستوشوی باطنی است. تناول غذاهای حلال در استجابت دعاتأثیرگذار است. قرائت قرآن در هنگام سحر، زنگار دل را از بین میبرد.
این عارف برجسته با اشاره به عبارت «الدَّنَسِ وَالْأَقْذَارِ» که «کثافات و پلیدی گناه» است، میگوید: گناه آدمی را کثیف میکند و دل را زنگار میگیرد. برای اینکه زنگار قلب را از بین ببریم باید سحرها قرآن بخوانیم. در روایت آمده است که قلب انسان زنگ میزند، همانطوری که آهن زنگ میزند، پس قلبتان را با استغفار و قرائت قرآن جلا بدهید. همچنین کمک کردن و دستگیری از یتیمان هم زنگار دل را از بین میبرد.
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح عبارت «وَصَبِّرْنِی فِیهِ عَلَی کَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ» میگوید: در این بخش از دعا از خدا میخواهیم که ما را در برابر قضا و قدر خویش راضی کند. بنابراین از خدا درخواست میکنیم که خدایا مرا بر تقدیر خودت صابر قرار بده! مراد از «کَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ»، قضا و قدر حتمی الهی است. هر کس در لوح محفوظ قضا و قدری دارد که نمیداند صلاح او در آن امر است.
این استاد اخلاق ضمن اشاره به بیتی با مضمون «دل بیغم در این عالم نباشد / اگر باشد بنیآدم نباشد» میگوید: در این دنیا هر شخصی به میزان خود دارای غم و مشکل است. استادم (مرحوم شیخ علیاکبر برهان) میگفت: اگر یک روز گفتی که من غصهای
ندارم، بدان که اجلت نزدیک است! سید بن طاوس به فرزندش میگوید: پسرم خانه که میسازی، بگذار گوشهای از آن خرابه باشد تا بدون غصه و دغدغه نمانی.
این مجتهد فقید در شرح «وَوَفِّقْنِی فِیهِ لِلتُّقَی» میگوید: در این بخش از دعا از خدا میخواهیم که ما را موفق به تقوی کند. تقوا به معنی این هست که اگر کسی از اعمال ما با خبر شود، طوری زندگی کرده باشیم که ناراحت نشویم. ماه مبارک رمضان فرصتی برای تمرین تقوا است.
او در شرح عبارت «وَصُحْبَةِ الْأَبْرَارِ» ادامه داد: در این بخش از دعا از خدا میخواهیم که خدایا ما را با خوبان و ابرار همنشین کند. باید به این نکته توجه داشت که با چه کسی همنشین میشویم چانچه در شعری داریم: «با بدان کم نشین که صحبت بد / گر چه پاکی تو را پلید کند». حتی طلاب در زمان قدیم توجه میکردند با طلبهای که اهل نماز شب نیست، همحجره نشوند.
آیتالله مجتهدی تهرانی به فراز پایانی دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان یعنی «بعَوْنِکَ یا قُرَّةَ عَینِ الْمَسَاکِین» اشاره میکند و میگوید: خدایا به کمک و یاری خودت این چهار دعای من را مستجاب کن، ای کسی که روشنی چشم فقرا هستی.
]]>?قسمت دوم
❣️ امام علیه السلام از مظاهر بیدار کننده دنیا به دو چیز که در دسترس همگان است استدلال مى کند.
?نخست مى فرماید:
✨متَى اسْتَهْوَتْکَ، أَمْ مَتَى غَرَّتْکَ؟ أَبِمَصَارِعِ آبَائِکَ مِنَ الْبِلَى، أَمْ بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِکَ تَحْتَ الثَّرَى؟
?«چه زمانى دنیا تو را به خود مشغول ساخت یا کى تو را فریب داد؟ آیا به محلى که پدرانت به خاک افتادند و پوسیدند تو را فریب داده یا به خوابگاه مادرانت در زیر خاک؟
✍️اشاره به این که اگر یک گام به سوى قبرستان بردارى و لحظه اى در کنار آن بایستى و بیندیشى همه چیز بر تو ظاهر و آشکار مى شود; پدران و مادران و عزیزان، دیروز در میان شما بودند و حیات و نشاطى داشتند ولى امروز، خاموش در زیر خاک ها خفته و پوسیده اند. آیا همین یکى براى بیدار ساختن انسان کافى نیست؟
?آن گاه امام(علیه السلام) به صحنه هاى عبرت آمیز دیگرى از بى اعتبارى و بىوفایى دنیا اشاره کرده مى فرماید:
?کمْ عَلَّلْتَ بِکَفَّیْکَ، وَکَمْ مَرَّضْتَ بِیَدَیْکَ! تَبْتَغِی لَهُمُ الشِّفَاءَ، وَتَسْتَوْصِفُ لَهُمُ الاَْطِبَّاءَ، غَدَاةَ لاَ یُغْنِی عَنْهُمْ دَوَاؤُکَ، وَلاَ یُجْدِی عَلَیْهِمْ بُکَاؤُکَ. لَمْ یَنْفَعْ أَحَدَهُمْ إِشْفَاقُکَ، وَلَمْ تُسْعَفْ فِیهِ بِطِلْبَتِکَ وَلَمْ تَدْفَعْ عَنْهُ بِقُوَّتِکَ!
?چقدر با دست خود به معالجه بیماران پرداختى و چقدر آنها را پرستارى کردى، درخواست شفا براى آنها مى کردى و از طبیبان، بیان راه درمان آنها را مى خواستى در آن روزهایى که داروىِ تو به حال آنها سودى نداشت و گریه تو فایده اى نمى بخشید، دلسوزى آمیخته با ترس تو براى هیچ یک از آنها سودى نداشت و کوشش ها و کمک هایت براى آنها نتیجه اى نمى داد و با نیرویت دفاعى از آنها نکردى (و سرانجام با همه این تلاش و کوشش ها مرگ گریبانشان را گرفت و به همه چیز پایان داد.
?امام علیه السلام صحنه هاى عبرت انگیز دنیا را به طرز بسیار آموزنده اى ترسیم فرموده و به پرستارانى اشاره مى کند که حال بیمارشان روز به روز سخت تر مى شود، گاه به دعا متوسل مى شوند، گاه به طبیب و دارو، گاه بیتابى مى کنند و دلسوزى و گاه سیلاب اشک از چشمشان سرازیر مى شود; ولى هیچ کدام از آنها سودى نمى بخشد و بیمار در برابر چشمان اشک آلود آنها جان مى سپارد.
✔️ آیا این صحنه ها کافى نیست که انسان به وسیله آن پى به بى اعتبارى و بى وفایى دنیاببرد?
]]>?«چه زمانى دنیا تو را به خود مشغول ساخت یا کى تو را فریب داد؟ آیا به محلى که پدرانت به خاک افتادند و پوسیدند تو را فریب داده یا به خوابگاه مادرانت در زیر خاک؟
? #حکمت ۱۳۱
?قسمت ۲۲
❣️امام عليه السلام به بيان دليلى براى طرح وصاياى خود براى فرزند جوانش پرداخته چنين مى گويد:
✨وإِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ کَالاَْرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْء قَبِلَتْهُ
?«به يقين قلب جوان و نوجوان همچون زمين خالى است; هر بذرى در آن پاشيده شود آن را مى پذيرد»
✍️اين امر بارها به تجربه رسيده و حتى روايتى است که به صورت ضرب المثل در آمده که
?«اَلْعِلْمُ فِى الصِّغَرِ کَالنَّقْشِ فِى الْحَجَرِ;
تعليماتى که در کودکى (و جوانى) داده مى شود همچون نقشى است که بر سنگ بزنند (نقشى است ثابت، عميق و پايدار. سپس بر آن افزوده اند که)
?والتَّعَلُّمُ فِى الْکِبَر کَالْخَطِّ عَلَى الْماءِ;
فراگيرى در بزرگسالى همچون نقشى است که بر آب زنند (نقشى است گذرا و ناپايدار)».
?آن گاه دو دليل ديگر بر آن مى افزايد و مى فرمايد:
✨فبَادَرْتُکَ بِالاَْدَبِ قَبْلَ أَنْ يَقْسُوَ قَلْبُکَ، وَيَشْتَغِلَ لُبُّکَ
?«به همين دليل به تعليم و تأديب تو مبادرت ورزيدم پيش از آنکه قلبت سخت شود و فکرت به امور ديگر مشغول گردد
?در واقع امام عليه السلام براى انتخاب اين سن و سال جهت پند و اندرز، سه دليل بيان فرموده است: آماده بودن قلب جوان براى پذيرش، عدم قساوت به سبب عدم آلودگى به گناه و عدم اشتغال ذهن به مشکلات زندگى و حيات و هر کدام از اين سه به تنهايى براى انتخاب اين زمان کافى است تا چه رسد به اينکه همه اين جهات جمع باشد.
]]>✨لكُلِّ امْرِئٍ فِي مَالِهِ شَرِيكَانِ، الْوَارِثُ وَ الْحَوَادِث.
?براى هر كسى در مال او دو شريك است: وارث، و حوادث.
? #حکمت ۳۳۵
?به خدا قسم خير دنيا و آخرت را به مؤمنى ندهند مگر به سبب:
✔️ خوش گمانی و اميدوارى او به خدا
✔️ خوش اخلاقى اش
✔️ خوددارى از غيبت مؤمنان