ساقی کوثر

وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ (مائده/56)
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

موعظه حسنه برای نوجوانان

07 آبان 1398 توسط گل عفاف

تذکر زبانی

امروزه از جوانان و نوجوانان بسیار شنیده می‌شود که می‌گویند ما حوصله پند و اندرز را نداریم؛ یا عباراتی از این قبیل که: دوباره می‌خواهی نصیحتم کنی؟ گوشم از این حرف‌ها پُر است؛ بس است دیگر نمی‌خواهم بشنوم و…، بدیهی است درباره دلایل این لجاجت‌ها نمی‌توان به‌راحتی قضاوت کرد.

ممکن است بخشی از آن به ویژگی‌های شخصیتی موعظه‌گر، بخشی به شنونده موعظه و برخی نیز به فرایند موعظه ارتباط داشته باشد. واعظ باید ویژگی‌هایی داشته باشد که در برخی آیات و روایات به آن اشاره شده است؛

?واعظ همچون لقمان،حکیم باشد:

وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَهَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ(لقمان، ۱۲)

?دیگر اینکه صداقت داشته باشد:

وَأَنَاْ لَکُمْ نَاصِحٌ أَمِین (الأعراف، ۶۸)

?موعظه او از روی خیرخواهی باشد:

فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ (الشّعراء، ۳)

?همچنین واعظ باید خود، عامل به موعظه خویش باشد:

لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ (الصّف، ۲)

?در گفتارش تواضع و نرمش وجود داشته باشد:

فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ..(آل‌عمران، ۱۵۹)

?شرایط موعظه نیز باید مهیا باشد و با نیاز مخاطب و حالات روحی او متناسب باشد. علی(ع)می‌فرماید:

اِنَّ لِلقُلُوبِ شَهوَهً وَ إِقبَالاً وَ إِدبَاراً فَأتُوهَا مِن قِبَلِ شَهوَتِهَا وَ إِقبَالِهَا فَإِنَّ القَلبَ إِذَا أَکرَهَ عَمَی.(نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۳)

?دل‌ها را روى آوردن و پشت کردنى است.

پس دل‌ها را آنگاه به کار وادارید که خواهشى دارند و روى آوردنى؛

زیرا اگر دل را به اجبار به کارى وادارى، کور مى‌شود.

در جای دیگر می‌فرماید که موعظه‌های دینی باید از اجبار به دور و ملال‌آور نباشد:

إِنَّ هذَا الدِّینَ مَتِینٌ‌؛ فَأَوْغِلُوا فِیهِ بِرِفْقٍ، وَ لَا تُکَرِّهُوا عِبَادَهَ اللَّهِ إِلَى‌ عِبَادِ اللَّهِ؛ همچنین علاوه‌بر شرایط موعظه، مخاطب نیز در صورت برخورداری از ایمان و عدم عناد با حقیقت‌جویی و دریدن حجاب‌های غفلت و غرور، آمادگی پذیرش موعظه را خواهد داشت.

?واژه حسنه پس از بیان واژه موعظه در قرآن می‌تواند تأکیدی بر کاستن آسیب‌های موعظه باشد. ایجاد شور و رغبت تازه برای عمل، هدف موعظه است، اما آیا با هر شرایطی و به هر نحوی می‌توان به آن نائل شد؟ در ذیل به برخی از آسیب‌ها اشاره شده است.

به نظر می‌آید که یکی از مواردی که موعظه را غیرحسنه می‌کند، وجود یک ساختار بالا به پایین در آن است که حاکی از آن خواهد بود که موعظه‌گر، انسانی فهیم و دانشمند است و تجربیات ارزنده و منحصربه‌فردی دارد و برعکس ‌شونده موعظه، انسان بیچاره‌ای است که محتاج یاری موعظه‌گر است و در این حالت است که موعظه حالت حسنه بودن را از دست می‌دهد؛ زیرا به تخریب عزت‌نفس شونده موعظه پرداخته است.

در موعظه حسنه، موعظه‌گر خود را انسانی می‌پندارد که در شرایطی نیازمند موعظه خواهد بود. با نگاهی به مواعظ حضرت علی (ع)، به‌ویژه ابتدای نامه۳۱ نهج‌البلاغه به فرزندش این نکته مشخص است؛ به‌عبارت‌دیگر، اتخاذ رویکردهای جزم‌اندیشانه و مطلق‌گرایی در بیان حقایق صرف و کاملاً از روی یقین سخن گفتن، می‌تواند لجاجت را در مخاطب برانگیزد. برخی این نکته را تنها در قالب خیرخواهی نسبت به موعظه شونده بیان کرده‌اند، درحالی‌که صرف این خیرخواهی و مقارنت این خیرخواهی با یک رویکرد جزمی نسبت به حقیقت، باز هم چاره مشکل نخواهد بود. بدیهی است که برقراری رابطه عرضی و درعین‌حال، اقتداری با مخاطب و نیز اقناع او، از آسیب یاد شده خواهد کاست.(برگرفته از کانال نداءالاسلام در ایتا)

 

والحمدالله رب العالمین

 نظر دهید »

سه شنبه

07 آبان 1398 توسط گل عفاف

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ،

الْحَمْدُ لِلّٰهِ وَالْحَمْدُ حَقُّهُ كَمَا يَسْتَحِقُّهُ حَمْداً كَثِيراً ، وَأَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسِى إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلّا مَا رَحِمَ رَبِّى ، وَأَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّيْطَانِ الَّذِى يَزِيدُنِى ذَنْباً إِلَىٰ ذَنْبِى ، وَأَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ كُلِّ جَبَّارٍ فَاجِرٍ ، وَسُلْطَانٍ جَائِرٍ ، وَعَدُوٍّ قَاهِرٍ . اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِى مِنْ جُنْدِكَ فَإِنَّ جُنْدَكَ هُمُ الْغَالِبُونَ ، وَاجْعَلْنِى مِنْ حِزْبِكَ فَإِنَّ حِزْبَكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛

وَاجْعَلْنِى مِنْ أَوْلِيَائِكَ فَإِنَّ أَوْلِياءَكَ لَاخَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ، اللّٰهُمَّ أَصْلِحْ لِى دِينِى فَإِنَّهُ عِصْمَةُ أَمْرِى ، وَأَصْلِحْ لِى آخِرَتِى فَإِنَّها دَارُ مَقَرِّى ، وَ إِلَيْهَا مِنْ مُجاوَرَةِ اللِّئَامِ مَفَرِّى ، وَاجْعَلِ الْحَيَاةَ زِيادَةً لِى فِى كُلِّ خَيْرٍ ، وَالْوَفَاةَ رَاحَةً لِى مِنْ كُلِّ شَرٍّ؛

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيِّينَ ، وَتَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِينَ ، وَعَلَىٰ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ ، وَأَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِينَ ، وَهَبْ لِى فِى الثُّلَثَاءِ ثَلَاثاً : لَاتَدَعْ لِى ذنْباً إِلّا غَفَرْتَهُ ، وَلَا غَمّاً إِلّا أَذْهَبْتَهُ ، وَلَا عَدُوّاً إِلّا دَفَعْتَهُ ، بِبِسْمِ اللّٰهِ خَيْرِ الأَسْمَاءِ ، بِسْمِ اللّٰهِ رَبِّ الْأَرْضِ وَالسَّماءِ ، أَسْتَدْفِعُ كُلَّ مَكْرُوهٍ أَوَّلُهُ سَخَطُهُ ، وَأَسْتَجْلِبُ كُلَّ مَحْبُوبٍ أَوَّلُهُ رِضَاهُ ، فَاخْتِمْ لِى مِنْكَ بِالْغُفْرانِ يَا وَلِىَّ الْإِحْسَانِ.

 نظر دهید »

السلام ای شمس محتاج نگاهی مانده ایم

06 آبان 1398 توسط گل عفاف

 

گوش کن اینجا دل هر سنگ می‌گوید رضا

سینه نقاره با آهنگ می گوید رضا

نور می‌گوید رضا انگور می‌گوید رضا

مشهد از نزدیک قم از دور می‌گوید رضا

مُهر می‌گوید رضا سجاده می‌گوید رضا

خضر اینجا بر درت افتاده می گوید رضا

السلام ای شمس! محتاج نگاهی مانده‌ایم

در شب تاریک و مرداب سیاهی مانده‌ایم

یک نظر کن تا که از دیوار ظلمت رد شویم

شاهد «نورٌ عَلی نورِ» تو در مشهد شویم

قاسم صرافان

 نظر دهید »

همنام امیرالمؤمنین

06 آبان 1398 توسط گل عفاف

فی خبر: ان موسی بن جعفر علیه ‏السلام کان یقول لبنیه: «هذا أخوکم علی بن موسی الرضا عالم آل محمد علیه ‏السلام فاسألوه عن أدیانکم و احفظوا ما یقول لکم فانی سمعت أبی جعفر بن محمد علیه ‏السلام غیر مره یقول: «ان عالم آل محمد لفی صلبک و لیتنی أدرکته فانه سمی أمیرالمؤمنین علی علیه ‏السلام.» .

در خبری آمده است که موسی بن جعفر به فرزندانش می فرمود: « این برادر شما علی بن موسی الرضا عالم آل محمد است پس از ادیان تان بپرسید و هر چه را به شما می گوید حفظ کنید زیرا از پدرم جعفر بن محمد علیه‏ السلام شنیدم که بارها می ‏فرمود: همانا عالم آل محمد علیه ‏ السلام در صلب توست، ای کاش او را درک می ‏کردم! که همانا او همنام امیرالمؤمنین علی علیه‏ السلام است.»(بحار الانوار ج ۴۹ ص۱۰۰٫)

 نظر دهید »

سخنورترین مردم

06 آبان 1398 توسط گل عفاف

قال أبو الصلت الهروی: کان الرضا علیه ‏السلام یکلم الناس بلغاتهم، و کان و الله أفصح الناس و أعلمهم بکل لسان و لغه، فقلت له یوما: یا بن رسول الله انی لأعجب من معرفتک بهذه اللغات علی اختلافها؟! فقال: «یا أبا الصلت أنا حجه الله علی خلقه، و ما کان الله لیتخذ حجه علی قوم و هو لا یعرف لغاتهم، أو ما بلغک قول أمیرالمؤمنین علیه‏ السلام: «أوتینا فصل الخطاب.»، فهل فصل الخطاب الا معرفه اللغات.» .

اباصلت هروی گوید:
امام رضا علیه ‏السلام با مردم به زبان خودشان سخن می‏ گفت و بخدا سوگند او سخنورترین و آگاه ‏ترین مردم به هر زبان و لغت بود. روزی به ایشان گفتم: ای فرزند رسول خدا، من از آگاهی شما به این زبانها – با وجود تفاوتی که با هم دارند – در شگفتم. فرمود: «ای، اباصلت، من حجت خدا بر آفریدگانش می‏باشم، و خداوند کسی را حجت بر گروهی نمی‏گرداند که به زبان آنها آشنا نباشد، آیا این سخن امیرالمؤمنین علیه ‏السلام را شنیده‏ای که فرمود: «به ما فصل الخطاب داده شده است» و مگر فصل الخطاب چیزی غیر از شناخت زبانها می ‏باشد.»[اثبات الهداه ج۲ ص ۲۷۸٫]

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 21
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

ساقی کوثر

وبلاگ فرهنگی،سیاسی، اجتماعی
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • ثقلین
    • مناسبت
  • خیر کثیر
  • فضای مجازی از دیدگاه مقام معظم رهبری
  • دعا برای سلامتی امام زمان عج
  • جمعه های انتظار
  • حدیث روز
  • فضای مجازی
  • دعا و زیارات ایام هفته
  • درس اخلاق
  • کلام رهبر
  • عمومی
  • بصیرت افزایی و روشنگری
  • اخلاقی - تربیتی
  • داستانهای عبرت آموز
  • کلیپ های تکان دهنده
  • یادداشت های خودم
  • یادیارن شهید
  • احکام
  • زنگ تفریح
  • نهج البلاغه
  • صحیفه سجادیه

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس