مدیریت در اسلام
مدیریت در اسلام
? از قول امام سجاد علیه السلام، نقل شده که به درگاه خداوند چنین عرضه می داشت:
«إِلٰهِى إِلَيْكَ أَشْكُو مِن نَفْسٍ بِالسُّوءِ أَمَّارَةً ، وَبِمَعاصِيكَ مُولَعَةً، وَ بخَطِيئَتکَ مُبادِرَةً» پروردگارا! به تو شکایت می کنم از نفسی که مرا به سوی زشتی ها می کشد و به معصیت تو حریص می باشد و به خطاها مبادرت می ورزد.
آن جا که پیامبران و امامان معصوم علیهم السلام از خطر و شر نفس، به خدا پناه می برند و از خدا یاری می طلبند، چگونه ما با همه ضعف و سستی مان از خطر نفس غافل هستیم؟ آنجا که عقاب پر بریزد / از پشه لاغری چه خیزد؟
برای همین «احساس خطر» بوده که علی علیه السلام به مالک اشتر می فرماید:
«…وَ أَمَرَهُ أَنْ يَكْسِرَ نَفْسَهُ مِنَ الشَّهَواتِ، وَ يَزَعَها عِنْدَ الْجَمَحاتِ، فَإنَّ النَّفْسَ أَمّارَةٌ بِالسُّوءِ إلاّ ما رَحِمَ اللهُ» این نوشته ای است که بنده خدا علی بن ابی طالب بدین وسیله از مالک بن حارث نخعی پیمان گرفته … و به او امر کرده که نفس خود را از شهوات و خواهش ها فرونشاند و هنگام سرکشی نفس، آن را بازدارد تا عنان خود را به دست نفس اماره ندهد، زیرا نفس، آدمی را به سوی زشتی ها می کشد، مگر کسی که خدا به او رحم کند.