از دستورات نفس اماره
مدیریت_در_اسلام
? کسی که ضعیفی را به غرض شخصی از کار بی کار می کند، نشان دهنده روح انتقام جویی و ستمگری اوست، که اگر می توانست بیش از اینها ظلم می کرد و… بنابراین هر عملی -خوب یا بد- ماهیت درونی افراد را نشان می دهد، چه به ظاهر کم باشد یا زیاد، کوچک باشد یا بزرگ، اعمال به ظاهر جزئی و کوچک، همانند تکه ای چوب از یک طاقه پارچه ای است که آیینه ی تمام نمای کیفیت بقیه ی پارچه است.
?ثانیا : نفس اماره، هیچکس را از نقشه آینده خود خبر نمی دهد، بلکه همیشه در کمین است تا در فرصتی مناسب آدمی را از پای در آورد. شاید در مقطعی از زمان چنین فرصتی برای نفس پیش نیاید. و شخص از عدم کجروی خود را به پاکی و باتقوایی و تسلط بر نفس خود تصور نماید و از شر نفس اماره غافل بماند اما آنگاه که فرصت و زمینه طغیان نفس حاصل آید هیچ نیرویی را تاب مقابله با دیو نفسِ اماره نباشد، مگر آنکه خداوند به انسان رحم کند. لذا همه پیامبران و امامان و اولیای الهی از خطر نفس به خدا پناه برده و از او یاری می جستند. حضرت یوسف علیه السلام می فرماید: «وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي» من نمی توانم از شر نفس خود نجات یابم زیرا نفس مرا به سوی زشتی ها می کشد مگر آنکه خدا به من رحم کند.
پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله و سلم با آن عظمت مقام و عصمتش، به درگاه الهی عرضه می کرد:
«إلهِی لاَ تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً » خدایا مرا یک چشم بهم زدن به خودم وا مگذار .