حکایت آموزنده
03 بهمن 1398 توسط گل عفاف
? «خُلق زیبای ابن مسعود»?
? ابن مسعود در بازار بود و میخواست کالایی را خریداری کند. وقتی کالای مورد نیاز خود را خرید و خواست پول آن را بپردازد، متوجه شد که دزد، پول او را به سرقت برده است.
اطرافیان او دزد را نفرین کردند و گفتند: خداوند! دست دزدی را که پول ابن مسعود را دزدیده است قطع نما!
ابن مسعود گفت: خداوند! اگر از روی نیاز برده است برای او حلال و مبارک بگردان و اگر از روی نیاز نبوده بلکه از روی معصیت چنین کرده است، این دزدی را آخرین گناه او قرار ده.
امام کاظم(ع) فرمود:
الرِّفقُ نِصْفُ الْعَیشِ.
مدارا نیمی از زندگی است.