خاطره ای از شهید احمد پلارک
19 آذر 1398 توسط گل عفاف
#شلوار_یخ_زده_و_پاهای_خونی
?آخرین مسئولیت شهید پلارک، فرمانده دسته بود. در والفجر 8 از ناحیه دست و شکم مجروح شد، اما کمتر کسی میدانست که او مجروح شده است.
?اگر کسی در باره حضورش در جبهه سوال میکرد، طفره میرفت و چیزی نمیگفت
?یکدفعه در منطقه خواستیم از یک رودخانه رد شویم. زمستان بود و هوا به شدت سرد بود. شهید پلارک رو به بقیه کرد و گفت:” اگر یک نفر مریض بشود. بهتر از این است که همه مریض شوند.”
?یکی یکی بچهها را به دوش کشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده بود و پاهایش خونی شده بود
شهید احمد پلارک
شهیدی که مزارش آکنده از بوی عطر است
?یادش با ذکر صلوات