شبهه آزادی بیان
شبهات فراوانی در خصوص اقدامات صحیح حاکمیتی در فضای مجازی مطرح شده است که شاید عدد آنها از سیصد شبهه نیز افزون شود. ما قصد داریم در مباحث خودمان این شبهات را مطرح کرده و به آنها پاسخ بگوییم مخاطبان و طلاب گرامی اگر شما پاسخی علاوه بر پاسخ ما به ذهنتان رسید لطفا نظراتتان را بفرمایید.
شبهه اول شبهه آزادی بیان هست برخی فکر می کنند وجود پیام رسان های خارجی در کشور ما راهی برا ی آزادی بیان هست و بنابراین با حرفهایی مثل موارد زیر بدون توجه عمیق مورد غفلت واقع می شوند:
§ تلگرام صدای ملت است.
§ تلگرام باعث کشف دزدیها است. حقوقهای نجومی از طریق همین شبکهها افشا شد.
§ تلگرام جایی است که حرف دل ملت بدون سانسور گفته میشود.
§ آیا تلگرام غیر امنیتی است یا انباشت نارضایتی در جامعه ۴۵ میلیون نفری؟! شما با بستن تلگرام باعث میشوید که 45 میلیون نفر نتوانند نارضایتی خود را بیان کنند!
§ یعنی به خاطر ناتوانی در حل مشکلات مردم، راههای ارتباطی را ببندیم که مردم نتوانند به فساد و کم کاری اعتراضات گسترده بکنند؟
§ پیامرسانها وسیلهای برای تخلیه انتقادات و انرژی است، بیشتر مطالب مطرح طنز است که فشار افراد را کم میکند.
§ تداوم فیلتر تلگرام میتواند به برخی بدگمانیها درباره فقدان آزادی بیان در کشور دامن زدن به عامل سوءاستفاده رسانههای بیگانه شود.
§ در تلگرام می توان خطاهای مسئولین را مطرح کرد.
پاسخ:
حتی اگر همه موارد فوق درست باشد، اول اینکه : تلگرام محل امنی برای اثبات حق نیست؟ چون مدیریت تلگرام و نفوذی های آن نمی گذارند صدای حق به گوش همه برسد. آنها آن طور که خودشان بخواهند حرف های ما را سانسور می کنند و پخش می کنند. بنابراین این آزادی بیان و احقاق حق در تلگرام به صورت کامل صورت نمی گیرد.
دوم اینکه :حتی اگر بگوییم آزادی بیان در تلگرام منافعی دارد؛ ولی این آزادی، منجر به هرج و مرج و بی قانونی می شود؛قطعاً ضررهای بیقانونی در قبال این منفعت حداقلی، بسیار بیشتر است.
· سوم این که حتی اندیشمندان غربی نیز آزادی بیان را مطلق و بیضابطه نمیدانند، برای نمونه، آن را مقید میکنند به این امر که مخلّ آزادی دیگران نباشد.
· با نگاهی عمیق تر می توان گفت که تلگرام تهدید کننده و محدود کننده آزادی است. دیکاتوری حاکم بر تلگرام از سوی غرب، اختلاف افکنی، رواج بی بند و باری، ارائه محتوای های خلاف عقل و شرع دقیقا مخالف آزادی عقیده، مخالف آزادی مدنی ومخالف فطرت است.
· در این فضا حقوق آزادی بیان و حریم خصوصی افراد در خطر قرار می گیرد. در این فضا آزادی بیان بدون مسئولیت پذیری صورت می گیرد؛ زمینه برای تهمت و آبروریزی و ضایع شدن حق الناس وجود دارد آیا این آزادی بیان را خود کشورهای غربی می پسندند. در حالیکه در خود آمریکا برای آزادی بیان قوانینی وجود دارد.
· اسلام و همه مکاتب دیگر آزادی مطلق را قبول ندارند و تمام قانونهای دنیا برای آزادی حد و مرزی قائلند.
· بنابراین از نظر اسلام آزادی که خارج از مسیر حق و صراط مستقیم الهی باشد آزادی نیست; بلکه قید و بندی به ظاهر آزادی است، که اسلام بسیاری از انسانهای به ظاهر آزاد را برده می داند; بردگانی که اسیر هوای نفس گشته اند و طعم شیرین آزادی واقعی را که در پرتو بندگی خداوند یکتا حاصل می گردد نچشیده اند . در قسمت بعدی به تکمیل بحث می پردازیم.
ادامه دارد…