ورود به فضای مجازی از دیدگاه مقام معظم رهبری قسمت شانزدهم(وظايف حاکميت در مواجهه با رسانه هاي نو ظهور و تکنولوژي هاي ارتباطي)
حساسیت مسئولین و وجوان کاری آنان
«بچه مدرسهايهاي ما را، دبيرستانيهاي ما را، حتي بچههاي مدارس راهنمايي ما را، همينطور فاسد ميکنند. افرادي را پيدا ميکنند که مواد مخدّر و عکسهاي ناجور به مدرسه ميبرند. من ميخواهم از شما سؤال کنم: اگر مدير مدرسهاي، نسبت به فاسدشدن پانصد يا ششصد يا هزار نوجواني که به دست او سپردهاند، حسّاس بود و گوش کسي را که وسيله دشمن قرارگرفته و داخل آن مدرسه هروئين آورده، پيچاند، ما بايد به اين مدير مدرسه چه بگوييم؟ بگوييم: «آقا،ش شمابرخلاف آزادي عمل کردي؟ اين چه روشي است؟ شما ضدّآزادي هستي؟!» اين حرف درست است؟ اين درست است که به مدير يک مدرسه که ميگويد «هزارتا جوان را دست من سپردهاند؛ من نمي خواهم فردا اينها را هروئيني تحويل مادران و پدرشان بدهم» بگويند: «نخير! شما بايد اجازه بدهي خودشان انتخاب کنند! هر کس نخواست، خودش نکِشد! تو برو در مضرّات هروئين حرف بزن!» اين، يک بخشي از تهاجم فرهنگي است. نظام اسلامي را متّهم ميکنند که «اين مرام، نظامي است و آزادي نمي دهد.» چطور ما آزادي نمي دهيم؟!»
بيانات در ديدار جمعي از کارگزاران فرهنگي 21/5/1371
■■■
«حال در چنين شرايطي اين سوال پيش مي آيد که آيا حکومت مي تواند بگويد من آزادي و امنيت را فراهم مي کنم، مردم خودشان بروند؛ ميدان معارضه و بحث عرضه و تقاضاست؛ هر کس هرچه توانست، در بازار عرضه و تقاضا مطرح کند؛ هرچه شد، شد؟! نه، به هيچ وجه. اين جزو وظايف دولت اسلامي است که در اين آشفته بازار احتمالي، يا حتي غير آشفته بازار، در بازار عرضه فرهنگ و عقيده و اخلاق، نگذارد عائله او يعني ملت، دچار گمراهي شود؛ يعني همان احساسي را که انسان نسبت به زن و بچه خودش دارد، همان را بايد نسبت به ديگران هم داشته باشد. شما اگر بدانيد که فرزندتان دچار يک انحطاط اخلاقي شده که از نظر شما و از نظر جامعه زشت است، يا در معرض آن قرار گرفته، چگونه عکس العمل نشان مي دهيد؟ من نمي دانم شما کتاب خانم {ايزابل آلنده} را خوانده ايد يا نه؛ کتاب بسيار جالبي است. او از قوم و خويش هاي همين {سالوادور آلنده} معروف است. در اين کتاب ذکر مي کند که يکي از کارکنان مهم يک کشور آمريکاي لاتين، در يک جايگاه ضد اخلاقي – که نمي شود در اينجا تشريحش کرد – با فرزند خودش برخورد مي کند. اين شخص به آنجا رفته بود که شاهد کارهاي ضد اخلاقي جوان هاي ديگران باشد؛ اتفاقا جوان خودش را در آنجا مشاهده مي کند! او آنچنان بي تاب مي شود که از شدت آن مثلا سکته مي کند يا دچار جنون مي شود. در اسلام فرقي بين فرزند خود انسان و فرزند ديگران نيست؛ يعني اگر چيزي را مشاهده مي کنيد که براي فرزند شما نامطلوب و سنگين و غير قابل تحمل است، عينا همين احساس را بايد نسبت به فرزندان ديگران داشته باشيد. اگر هم نمي توانيد اين احساس را داشته باشيد، عمل شما بايد اينطوري باشد.»
بيانات مقام معظم رهبري، 19/9/1379
■■■
«عوامل استکبار، امروز فيلم بد درست مي کنند، نوار بد درست مي کنند، حرفهاي بد درست مي کنند، شعر بد مي گويند، داستان بد مي نويسند و اين همه را، در داخل کشور، بين نوجوانان، جوانان و مردم عادّي پخش و منتشر مي کنند و يا از طريق ماهواره، رواج مي دهند. اين مورد اخير - ماهواره - واقعاً گنداب فسادي است که تيرهاي زهرآگين خود را به سمت ملتها و کشورها هدفگيري ميکند. بحمداللَّه سال گذشته، مجلس شوراي اسلامي، با حسن فهم قضيه، ماهواره را ممنوع کرد.»
بيانات در ديدار روحانيون و مبلّغان 26/2/1375
■■■
«اين، هجومِ يک مهاجم است. حال، بيننا و بين الله، اگر دستگاه قضايي اين کشور، کسي را که به چنين فسادي دامن مي زند، دستگير کرد، چه مجازاتي براي او مناسبتر از همه است؟ کسي که هزاران جوان اين مملکت را - جوانان پاک و پاکيزه ما را؛ بچههاي معصوم ما را - به وادي فساد و شهوتراني مي کشاند، مجازاتش چيست؟ به نظر من، اينها بايد به شديدترين وجه مجازات شوند.»
بيانات در ديدار جمعي از کارگران و معلمان 15/2/1372
■■■
«امروز همان کساني که ادعاي آزادي مي کنند و دم از ليبرال بودن مي زنند، پيچيده ترين و دقيق ترين و ظريف ترين شيوه کنترل را بر روي فرهنگ کشورهاي خودشان، بلکه سراسر دنيا، اعمال مي کنند و سعي دارند که فرهنگ خود را به کشورهاي ديگر منتقل و تزريق کنند. در اين فرهنگ تحميلي و تزريقي اسم آزادي هست، ولي حقيقت آزادي نيست؛ آزادي تا آنجا هست که با منافع سرمايه دارها و کمپاني ها و مجموعه هاي قدرتمند و ثروتمند و زرمند و زورمند جهاني اصطکاک پيدا نکند؛ اما اين فرهنگ در قبال مسائل اخلاقي و فضيلت و … کاملا آزاد است و در قبال تعدي و تجاوز به معنويت هم در آزادي مطلق است؛ ليکن حدود بسيار دقيق و سختگيرانه اي وجود دارد که به منافع قدرت هايي که منبع و منشأ اين تزريق و تهاجم فرهنگي در جهان هستند، تعدي نشود.» 23/10/1382
■■■
«در مقوله فرهنگ، رفتار حکومت بايد دلسوزانه و مثل رفتار باغبان باشد. باغبان بهنگام نهال مي کارد، بهنگام آبياري مي کند، بهنگام هرس مي کند، بهنگام سمپاشي مي کند و بهنگام هم ميوه چيني. بايد فضاي فرهنگي کشور را باغباني کرد؛ يعني مسئولانه و با دقت اين مقوله را دنبال کرد. بعضي ها بعمد و کاملا حساب شده بي بندوباري را ترويج مي کنند… عده اي براي اينکه جامعه را از لحاظ فکري، ايماني و فضايل اخلاقي از مسير هدايت اسلامي دور و فکر مردم را خراب و راه بي بندوباري را براي آنها باز کنند، برنامه ريزي کرده اند. جزو وظايف حکومت است که با اين افراد مقابله کند.»
23/10/1382
■■■
«نمي شود گفت دولت به ايمان مردم کاري ندارد؛ نه. مدتي اين فکر را ترويج کردند؛ اما اين غلط است. دولت وظيفه دار است. چطور وزارت بهداشت با داروفروش هاي مصنوعي ناصرخسرو مبارزه ميکند؛ اما وزارت ارشاد با مخدر فروشهاي فرهنگي مبارزه نکند!؟ با سمپراکنان فرهنگي مبارزه نکند!؟ اين، وظيفهي دولت است؛ صدا و سيما يک جور، وزارت ارشاد يک جور و دستگاه هاي گوناگون يک جور.»
بيانات در ديدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوري اسلامي 29/3/1385
■■■
«نيازهاي مادي مردم با نيازهاي معنوي مردم، بايد با هم ديده شود؛ يعني دولت اسلامي فقط به شکم و مسکن و آسايش و آرامش ظاهري زندگي مردم اکتفا نميکند؛ به اخلاق آنها، به دين آنها، به صراط مستقيمي که جوانهاي آنها بايد بروند، به آموزش و پرورش آنها، به رشد علمي آنها، به رشد ديني و تقوائي آنها هم اهميت ميدهد. اينجور نيست که ما بگوئيم آن ديگر کار دولت نيست؛ نه، دولت بايد بسترهاي لازم را براي سريان و جريان انديشهي درست و اخلاق فاضله در کشور به وجود بياورد. اين خود در عين اينکه يک کار فرهنگي است، يک کار سياسي هم هست.»
بيانات در ديدار اعضاي هيئت دولت و مديران اجرايي کشور 9/4/1386
■■■
«اصل سوم {از اصول و ارزشهاي فرهنگي در نظام سياسي اسلام}، حفظ استقلال سياسي است. اين، خيلي مهم است؛ اين، جزوِ مباني اصولي نظام است. اين استقلال، استقلال سياسي، اقتصادي و فرهنگي است. ما بايد اين بندهاي اختاپوس فرهنگي تحميل شدهي به وسيلهي غرب را از دست و پاي خودمان باز کنيم؛ اين هم يکي از اصول ماست. آن حرکتي، آن جرياني، آن شعاري و آن برنامهريزي اي که در آن استقلال کشور و ملت ديده نشود، اصولگرايانه نيست.»
بيانات در ديدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوري اسلامي 29/3/1385
■■■
«بنده پيش از انقلاب در سخنراني هايم مثال مي زدم و مي گفتم فرهنگ مثل توري است که ماهي ها بدون اينکه خودشان بدانند، در داخل اين تور دارند حرکت مي کنند و به سمتي هدايت مي شوند. دولت و مجموعه حکومت نمي تواند خود را از اين موضوع برکنار بدارد و بگويد بالاخره فرهنگي وجود دارد و مردم به چيزي فکر مي کنند؛ نه، ما مسئوليت داريم اين فرهنگ را بشناسيم؛ اگر ناصواب است، آن راتصحيح کنيم؛ اگر ضعيف است، آن را تقويت کنيم؛ اگر در آن نفوذي هست – مانند مثال هايي که ايشان در باب اينترنت زدند – دست نفوذي را قطع کنيم. بنابراين فرهنگ بعنوان شکل دهنده به ذهن و رفتار عمومي جامعه هم يکي از ميدان هاي اساسي است.»
بيانات در ديدار اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي، 26/09/1381
■■■
«جامعه و در مجموعه فرهنگي، اگر اينجور شد که هر متاع فاسد و کاسدي و مفسدي عرضه شد – بدون هيچ مؤاخذه و مسئوليت – اين هرج و مرج است، اين را نمي شود قبول کرد؛ کما اينکه شما بعنوان - مثلاً- مسئول بهداشت، اجازه نمي دهيد که غذاي فاسدي هم به مردم داده بشود، منطقي هم هست، هيچ کس هم ترديدي ندارد. در امر فرهنگ و خوراک معنوي هم همين طور است.»
بيانات در ديدار اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي، 15/10/1377.