پاسخ به یک پرسش
?پرسش
نظر ماده گرایان در مورد خلقت جهان چیست و چه پاسخی می توان داد؟
?پاسخ
ماده گرایان که در گذشته به آنها «دهریون» و اکنون به آنها «ماتریالیست ها» گفته می شود، در واقع همان گرویدگان به «علوم تجربی» هستند که در عرصه ی نظری (تئوری) مدعی اند: هیچ چیزی را که قابل تجربه ی (درک به واسطه احساس های مادی) مادی نباشد نمی پذیرند. و البته در عرصه ی عمل غیر از این است، چرا که مفاهیم عقلی و قوانین ریاضی که پذیرفته اند، هیچ یک واقعیت خارجی مادی ندارد. اگر ثابت شد که «آب در صد درجه به جوش می آید»، عناصری چون: آب، حرارت، نقطه ی جوش، بخار و …، مادی است، اما چیزی به عنوان «علت و معلول» مادی نیست.
مادیون در خصوص پیدایش جهان سخنان بسیاری گفته اند. مثل این که: از ماده ی اولیه به وجود آمده – در اثر تصادف به وجود آمده – انفجار بزرگ اولیه (بیگ بنگ) عامل پیدایش بوده و …! اما اینها همه «نظریه» است و حتی به لحاظ همان علوم تجربی نیز اثبات نشده و قابل اثبات نمی باشد. لذا مادیون ناچارند اذعان کنند که : «جهان از نظر مادی، کهنه کتابی است که اول و آخر آن افتاده است و به هیچ وجه قابل شناخت نیست».
الف - مادیون (ماتریالیسمها) نمی توانند در مورد بودن یا نبودن خدا، یا هر چیز دیگری که آن را عامل پیدایش می دانند، نظر قطعی و علمی (تجربی) بدهند. چرا که هیچ یک قابل تجربه نیست. خدایی که مُدرک حواس مادی شود، محدود است و خدا نیست و هیچ علت پیدایش دیگری نیز قابل تجربه نیست. لذا باید در این مورد سکوت محض اختیار کرده و بگویند «نمی دانیم».
ب – ماده گرا (ماتریالیسم) فقط می تواند در مورد بودن عناصر مادی که قابل تجربه (تجزیه و ترکیب مادی) هستند نظر قطعی دهد، اما راجع به نبودن هیچ چیزی نمی تواند نظری داشته باشد، چرا که نبودن قابل تجربه و تجزیه و ترکیب نیست. پس اگر کسی مدعی شد که خدایی هست و یا عنصر ناشناخته ای هست، نبودن هیچ کدامش در علوم تجربی قابل اثبات نیست. نمی توانند در تمامی عالم هستی حضور عینی و علمی (تجربی) پیدا کنند و با قاطعیت بگویند «نیست». اثبات یا نفی وجود فقط از طریق عقل امکان پذیر است و نه تجربه ی حسّی.
به قول فلاسفه: «عدم الوجدان لا یدلّ علیٰ عدم الوجود» - یعنی نشناختن یا درک نکردن [تو] دلیلی بر عدم وجود شیء نیست.
به قول امام صادق (ع) در پاسخ یک دهری (ماتریالیست): تو که نه به اوج آسمان ها سفر کردی و می توانی سفر کنی و نه به قهقراء و اعماق زمین [یعنی امکان تجربهی حسّی همه عالم را نداری]، چگونه نمی توانی حکم کنی که «نیست»، دست کم باید بگویی: «شاید باشد و شاید نباشد».