حکایت آموزنده
? #حکایت_آموزنده ?
?«صمیمیت امام حسن عسکری(ع) با دوستان»
ابوهاشم جعفری، یکی از شاگردان و دوستان امام حسن عسکری(ع) بود، او چند روز، با امام حسن(ع) روزه مستحبی گرفت، و هنگام افطار، همراه امام (ع) با هم افطار می کردند.
روزی بر اثر گرسنگی، ضعف شدید بر ابوهاشم وارد شد، او آن روز طاقت نیاورد و به اطاق دیگر رفت، و مخفیانه مقداری نان در آنجا یافت و آن را خورد و روزه اش را شکست، سپس بی آنکه جریان را به امام(ع) بگوید، به حضور امام(ع) آمد و نشست.
امام (ع) به غلام خود فرمود: غذایی برای ابوهاشم فراهم کن، زیرا او روزه اش را شکسته است.! ابوهاشم لبخندی زد. امام(ع) به او فرمود: «ای ابوهاشم! چرا می خندی؟ اگر می خواهی نیرو پیدا کنی، گوشت بخور! در نان قوّت نیست!
به این ترتیب امام حسن عسکری با کمال خوشروئی و صمیمیت، با دوستان برخورد می کرد و چون پدر و فرزند با آن ها رفتار می نمود و مزاح می کرد. با اینکه دارای مقام بسیار ارجمند امامت بود.
?#منبع : مناقب آل ابی طالب / ج4/ ص439